دستشو میگیری، نگرانت میشم
دور میشی میری، نگرانت میشم
دستتو میگیره، دور میشه میره
تو رو از دس دادن، تلخه، نفس گیره
دستام یخ کردن، تو سرم آتیشه
وقتی از هم دورین، نگرانت میشه
هزار ساله که رفتی، من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده، عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوش نیست بی تو ناآرومم
به یادت که می افتم، نگرانت میشم
نگرانت میشم، نازکی، رنجوری
توظاهر اما یاغی و مغروری
چشات میخندن توی قاب چوبی
نگرانت هستم، روبه راهی، خوبی
هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده، عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوش نیست بی تو ناآرومم
بگو این بار به دلش پابندی
توی عکس تازت بازم میخندی
اونکه پیشته عشقم حالییییییییشه
اگه بازم عاشق شی، نگرانت میشه
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1